این جشنواره فجر مخرب سینما است

10 بهمن 1395 ساعت 13:09

با نزدیک شدن به افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، برنامه سینمایی "هفت" شب گذشته با حضور علیرضا رییسیان و علی معلم به بحث در مورد نحوه برگزاری این رویداد سینمایی پرداخت.


با نزدیک شدن به افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، برنامه سینمایی "هفت" شب گذشته با حضور علیرضا رییسیان و علی معلم به بحث در مورد نحوه برگزاری این رویداد سینمایی پرداخت. در بخش میز نقد این قسمت از برنامه هم، طهماسب صلح جو به همراه مسعود فراستی، فیلم سینمایی "سلام بمبئی" را نقد کردند و مسعود فراستی حملات بسیار تندی به این فیلم سینمایی پر فروش انجام داد.

به گزارش تحریرنو، برنامه سینمایی هفت شب گذشته با حضور علی معلم و علیرضا رییسیان به بررسی در مورد تاثیر جشنواره فیلم فجر بر سینما ایران پرداخت. در ابتدای این بحث مهمانان برنامه هر کدام به نوعی یاد و خاطره شهدای آتش نشان ساختمان پلاسکو را گرامی داشتند و بهروز افخمی با بیان این‌که نباید حادثه پلاسکو را به دست فراموشی سپرد، اعلام کرد که قصد دارد فیلم جدید خود را در رابطه با این حادثه جلوی دوربین ببرد. البته پیش‌تر اعلام شده بود که افخمی فیلم «آذرباد» را به عنوان پروژه بعدی خود خواهد ساخت.

علی معلم تهیه کننده سینمای ایران صحبت‌های خود در مورد برگزاری جشنواره فیلم فجر را این‌گونه آغاز کرد: «وجود فستیوال فجر ضروری، لازم و دوست داشتنی است. اما سینمای ایران اگر می خواهد مطرح شود، فستیوال فجر باید تعریف حرفه ای و جهانی‌تری داشته باشد تا سیمرغ های آن هم اعتبار بیشتری داشته باشند.»

معلم، همچنین نسبت به تغییرات در قوانین ادوار مختلف جشنواره فجر انتقاد کرد و گفت: «در تمام دنیا، مسئولین نسبت به اشتباهات و کارهایی که در گذشته انجام می‌دهند،‌ درس می‌گیرند اما این میزان بی توجهی نسبت به تغییراتی که در گذشته رخ داده امری بسیار عجیب است.»

در ادامه این بحث علیرضا رئیسیان، درباره نحوه برگزاری جشنواره فیلم فجر خاطر نشان کرد: «در برگزاری یک جشنواره اشتباه اول زمانی به وجود می‌آید که دبیر جشنواره بخواهد همه را راضی نگه دارد. یعنی ترکیب هیات انتخاب، ترکیب هیات داوران، تعداد و نوع فیلم برای راضی نگه داشتن همه باشد. من معتقدم جشنواره ما می‌بایست دو دبیر داشته باشد. یک دبیر برای اجرا و یک دبیر برای طراحی جشنواره، انتخاب فیلم‌ها، تعداد فیلم ها، ترکیب هیئت داوران و...»

علی معلم یکی از مهم‌ترین اشتباهات مسئولین برگزاری جشنواره فجر را، جداسازی بخش بین الملل از بخش ملی عنوان کرد و در این باره گفت: «مساله اصلی به تعریف برمی گردد. اساسا اگر تعریف وجود نداشته باشد، شیوه های اجرایی نیز درست از آب در نمی‌آید و مدام در حال تغییر کردن هستند. اینگونه می شود که در یک حرکت بی معنی جشنواره ملی از جهانی جدا می‌شود.»

این منتقد سینما همچنین تاکید کرد: «جشنواره‌ محلی برای ارائه آثاری است که جنبه های مختلف سینمایی، از جمله صنعتی و هنری مورد بررسی قرار می‌دهند، از سوی دیگر جشنواره‌ها به کشف استعدادهای جوان هم کمک می‌کنند. الگوی جشنواره ما در دوره هایی که به نمونه های بین المللی خود نزدیک شد، بد نبود. اما در برخی دوره‌های گذشته، ما شاهد تصمیمات عجیبی در مورد انتخاب بهترین فیلم اول و حتی بهترین فیلم دوم بودیم. حتی امسال هم که بخش هنر و تجربه حذف شد، در حرکتی خودمختارانه این گروه برای خود برنامه مستقلی اعلام کردند! من نمی فهمم آقای حیدری اساسا پاسخگوی این مساله هستند یا خیر؟ مگر حسین قلی خانی است که هرکسی هر کاری دلش خواست بکند؟»

تهیه کننده فیلم «آل» درباره نحوه راه یابی فیلم‌های سینمایی به جشنواره فجر گفت: «اولا هیچ جشنواره ای هیات انتخاب خود را اعلام نمی کند! در ایران اعضای هیات انتخاب یکی دو ماه مانده به جشنواره فجر، مجبور می‌شوند، عجولانه از صبح تا شب ۵ یا ۶ فیلم را باز بینی کنند، به گونه‌ای که در پایان روز، برخی از اعضای هیات انتخاب داستان فیلم‌ها را با یکدیگر قاطی می‌کنند. نتیجه این انتخاب‌ها می‌شود سلایق شخصی! به طور مثال برخی از اعضای هیات انتخاب اداوار گذشته جشنواره گفتند که فیلم های انتخاب شده، سلیقه ای بودند و اگر اشخاص دیگری جای ما حضور داشتند، ممکن بود فیلم‌های دیگری را انتخاب کنند! اما مگر انتخاب فیلم‌ها برای حضور در جشنواره فیلم فجر، خاله بازی است که بخواهد سلیقه‌ای باشد؟ باید استانداری برای انتخاب فیلم ها وجود داشته باشد و فیلم ها براساس شاخص های تعیین شده‌ای انتخاب شوند!»

علیرضا رییسیان در ادامه پیشنهاداتی در مورد نحوه برگزاری جشنواره فجر ارائه کرد و گفت: «از نظر من باید بخش بین الملل به بخش ملی جشنواره فجر بازگردد، چون اضافه شدن آن بخش برای تقویب بخش داخلی بود. همچنین در برگزاری جشنواره ما باید با ثبات مدیریتی روبرو باشیم، یعنی مدیریت جشنواره حداقل هر چهار سال یکبار، آن هم با روی کار آمدن دولت جدید تغییر کند. به نظر من جشنواره فیلم فجر اگر این‌گونه ادامه دهد، به تخریب سینمای ایران خواهد پرداخت. مگر اینکه از نو بنشینیم و به مدل جدیدی در مورد برگزاری جشنواره برای سینمای ایران برسیم.»

معلم در واکنش به صحبت‌های رییسیان در این مورد اضافه کرد: «این شیوه تعامل با سینماگران در سال آخر دولت‌ها، به گونه‌ای است که آنها می‌خواهند همه را راضی نگه دارند و این موضوع باعث شده که شرایط فعلی ایجاد شود. ما تعاریف سینما را در ایران حتی صنفی نکرده ایم، بلکه گروهکی کرده ایم. دبیر جشنواره می تواند از مدیریت بالادستی دولت انتخاب شود، این مسئله مهمی نیست زیرا برای هر ۴ سال می تواند سیاست مدونی را به اجرا درآورد.»

کارگردان «چهل سالگی» در ادامه کنایه‌ای هم به مسئولین جشنواره سی و پنجم زد و گفت اعضای هیات انتخاب جشنواره فجر، باید سینما را به خوبی بشناسند: «در تمام دنیا، خروجی جشنواره ها، آرای هیات انتخاب است. بنابراین باید در انتخاب اعضای کمیته انتخاب دقت کرد. آنها باید سینما را بشناسند. نباید کسی را به صرف این‌که جامعه شناس است عضو هیات انتخاب کرد. اگر سینمای ایران بخواهد رشد کند، باید دنبال الگوهای دقیق برود و سیاست های مستقلی پیدا کند.»

علی معلم در پایان و در مورد بحث آکادمی شدن جشنواره فیلم فجر گفت: «اینکه بخواهیم ۵۰۰ نفر از سینماگران قدیمی و معتبر را در یک آکادمی گردآوری کنیم تا سیاست های جشنواره را آنها تعیین کنند در وضعیت فعلی امکان پذیر نیست. چون بودجه جشنواره توسط دولت تعیین می شود و دولت حاضر نیست به گروهی پول بدهد که در آن نتواند دخالت داشته باشد. برای همین فعلا باید به دبیر ۴ ساله راضی بود.»

پس از اتمام میزگرد تاثیرات جشنواره فجر بر سینمای ایران، طهماسب صلح جو و مسعود فراستی فیلم «سلام بمبئی» را نقد کردند.

صلح جو در ابتدا در مورد فیلم «سلام بمبئی» گفت: «بعد از سال ها برای تماشای فیلم «سلام بمبئی» به سینمایی رفتم که لبالب پر از تماشاچی بود و همه با یکدیگر به پرده سینما خیره شدیم و فیلم را دیدیم. من به این می گویم سینما! در چند سال گذشته تعداد تماشاچیان بسیاری از فیلم‌های سینمایی به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد، اما در فیلم «سلام بمبئی» سالن‌‌ از جمعیت پر بود.»

اما مسعود فراستی برخلاف صلح جو، نظر بسیار متفاوتی نسبت به فیلم «سلام بمبئی» داشت: «سلام بمبئی» یک فیلم مبتذل، توهین آمیز، مستهجن و ضدسینماست. اینکه ما در شرایطی قرار داریم که مردم مجبورند این‌چنین فیلم بی اصول، ما قبل سینما، ماقبل کارگردانی، ماقبل بازیگری و ماقبل فیلمنامه را ببینند و از آن استقبال کنند، جای تامل بسیاری دارد. من با شادی مردم و فیلم سرگرم کننده مخالف نیستم، اما «سلام بمبئی» هم به فیلم فارسی بدهکار است و هم به فیلم هندی! این فیلم به بدترین شکل از نیاز عشق، احساس و عاطفه مردم سواستفاده می کند.»

صلح جو در واکنش به نظرات مسعود فراستی در مورد فیلم «سلام بمبئی» گفت: «من نمی فهمم چرا باید از واژه مستهجن و مبتذل برای این فیلم استفاده کرد؟ وقتی فیلمی چنین احساسات پاک انسانی را یادآور می شود، چگونه می‌توان با چنین واژه‌هایی از آن یاد کرد. این فیلم در عین تراژدی بودن، پاسداشت عشق و شادی است.»

مسعود فراستی در ادامه نقد خود به فیلم «سلام بمبئی» اضافه کرد: «خیلی ها از عشق حرف می زنند، اما مساله ما چگونه از عشق حرف زدن است. می توان عشق را به بهترین شکل ممکن گفت و می توان به مبتذل ترین و بدترین شکل از آن تعریف کرد. فیلم از عشق سواستفاده می کند و من چیزی از پاکی در آن نمی بینیم. ما در «سلام بمبئی» هیچ لحظه عاشقانه ای نمی بینیم و هیچ حس دوست داشتن به مخاطب القا نمی‌شود و در فیلم تنها از واژه دوستت دارم به کرات استفاده می‌شود. پس صرف حرف زدن از عشق، نم‌تواند یک فیلم عاشقانه را خلق کند.»

صلح جو در دفاع از فیلم «سلام بمبئی» تاکید کرد: «هرکسی با نگاه خود عشق را مطرح می کند. من این فیلم را از زاویه نگاه تماشگر می بینیم. عده ای موافق و عده ای مخالف فیلم اند و این طبیعی است. این فیلم با تماشاگرانش برای من کامل می شود. من حس مخاطبان را می سنجم. اگر فیلم نمی فروخت، من هم با مسعود فراستی موافق بودم. «سلام بمبئی» فیلمی سرراست و صادقانه است که تماشاگر را با اصل خود آشنا می کند و این ارزشمند است.»

فراستی درباره عواملی که باعث پر فروش شدن فیلم «سلام بمبئی» شده، توضیح داد: «عشق «سلام بمبئی» توهین آمیز است. هیچ استدلالی در حرف طهماسب صلح جو نیست، جز این استدلال قدیمی و نخ نما که فیلم فروش بسیاری داشته است. فیلم یک سوپر استار به نام گلزار دارد که محبوبیتش را در میان دختران می بینیم که به نظر من بیش از بازیگری، لباس‌ برایش مهم است. شما یک متر فروش را می گذارید و می گویید فیلم اینقدر فروخته است و قصه آن هم عاشقانه است، در حالی که این عشق نیست. از این ساده تر هم می‌توان عاشق شد، اما این عشق نیست.»

صلح جو در پاسخ به نقدهای منفی مسعود فراستی علیه فیلم «سلام بمبئی» گفت: «از نظر من «سلام بمبئی» عشق را نشان می‌دهد. عشق به همین سادگی است. فیلم برخوردار از فرهنگ است و یکی از خوبی هایش این است که فیلمفارسی است و این اصلا تحقیر آمیز نیست. کاش بفهمیم سینما ارزشش در چیست؟ کسی که اولین کتاب، قصه یا رمان را نوشته حتما به این فکر می کرده که برای کسی می نویسد که سواد خواندن یا نوشتن را دارد. ولی اولین کسی که فیلم ساخته اصلا به این فکر نکرده که برای افراد فرهیخته فیلم می سازد، زیرا برای تمام مردم می‌خواسته فیلم بسازد. سینما در جای خود در زمان های مختلف با تماشاگران خود معنا پیدا می کند، در غیر این صورت بی معنی است.»

فراستی برخلاف صلح جو، واژه فیلمفارسی را یک توهین به فیلم‌های سینمایی می‌داند و در این باره می‌گوید: «فیلمفارسی از نظر من تحقیر است. فیلم «سلام بمبئی» مطلقا نه سینماست نه فارسی.. من هم قبول دارم که سینما بدون مردم معنا ندارد، اما پر فروش بودن یک فیلم را نمی‌توان توجیهی مناسبی از یک فیلم سطحی آبکی ، کاسب کار و ریاکارانه عنوان کرد و پشت پرفروش بودن آن مخفی شد. اگر اینجوری پیش برویم باید فیلمفارسی‌های قبل از انقلاب را روی سر خود جای دهیم.»


کد مطلب: 9924

آدرس مطلب: http://tahrireno.ir/vdcf.0d1iw6d1jgiaw.html

تحریر نو
  http://tahrireno.ir