"پرویز" شاه‌کار بود اگر...
فیلم "پرویز" بعد از "فصل باران‌های موسمی" دومین فیلم بلندی است که توسط مجید برزگر ساخته شده‌است.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۴۸
 
"پرویز" شاه‌کار بود اگر...
 
فیلم "پرویز" بعد از "فصل باران‌های موسمی" دومین فیلم بلندی است که توسط مجید برزگر ساخته شده‌است. اگر بخواهیم نخ تسبیحی از میان این دو فیلم بگذرانیم و این دو را به‌هم ربط دهیم‌، مشترکاتی بین‌شان یافت می‌شود که سبک کاری و جهان‌بینی کارگردان و سازنده‌ی آثار را مشخص می‌کند‌.

در فیلم اول نوجوانی تازه به بلوغ رسیده در گیرودار اختلافات پدر و مادرش تنها می‌ماند و این تنهایی و بی‌سایه‌ی بالای سری به‌وقوع پیوسته و آزادی نسبی برای استقلال ظاهری نوجوان پدید می‌آورد و موقعیتی خاص برای او پدیدار می‌شود و در نهایت یک بلاتکلیفی شخصیتی را شاهدیم که محتوای اثر را می‌آفریند و به‌نسبت فضای موجود ساختار و فرمی سرد و روشن‌فکرانه با سکانس پلان‌های متعدد کند‌کننده‌ ریتم ایجاد شده و کلیتی سبک‌واره برای فیلم پدید می‌آورد.

حالا در فیلم "پرویز" با نماهای خرد‌تر طرفیم و به‌نسبت فیلم قبلی تسلط بیش‌تر از کارگردان "فصل باران‌های موسمی" می‌بینیم. با همان فضای سرد و آن‌سوی آبی و روشن‌فکرانه و البته موضوعی ملتهب‌تر و جان‌دار‌تر. با این‌که ظاهر فیلم و آن‌چه که می‌بینیم آرام و بی‌تنش می‌باشد ولی آن‌چه که در بطن خود گنجانده از هیجان کافی برخوردار است و شخصیت محوری قابل‌توجهی خلق شده که به‌خوبی ما را با خود هم‌راه می‌کند و با این‌که شخصیت تعمیم‌پذیری نیست ولی با طراحی درستی که شده باورش می‌کنیم و بیننده به واسطه‌ی آن‌چه که چیده‌شده جذب جهان داستانی خلق شده می‌شود.

گرمای موجود در شخصیت اول فیلم به مرور بیش‌تر می‌شود و این افزایش تلاطم و گرما و رسیدن به جنون دیگر کشی و تخریب‌گری به مرور و پله‌پله رخ می‌دهد و عاملش هم همان اطرافیانی هستند که فکر نمی‌کنند عدم توجه‌شان به‌ هم‌نوع در طول زمان هم‌چون سیل خودشان را از میان بر‌می‌دارد.
فیلم "پرویز" در گونه‌ی سینمای اجتماعی روشن‌فکرانه قرار می‌گیرد و به‌نظرم حرف مهمی را هم دست‌مایه‌ی کار خود قرار داده است و با این‌که در کارنامه‌ی دو کاری برزگر رو‌به جلو است ولی مشکلاتی هم دارد.

مشکل بزرگ فیلم سبک فیلم‌برداری آن است‌. متاسفانه دوربین روی‌ دست‌بودن فیلم‌برداری به‌شدت بی‌ارتباط به فضای فیلم است و بهتر است کسانی‌که در حیطه‌ی فیلم‌سازی قدم بر‌می‌دارند به‌هر قیمتی محتوا محور نشوند و سینمای به این درندشتی در تکنیک فیلم‌سازی را به محدوده‌ی کوچکی از اجراهای کلیشه‌ای منتهی نکنند‌.

فیلم "پرویز" تا حدودی گرایش فانتزی‌گون دارد و نمی‌توان رئالش دید. بهترین مدیوم بیان چنین حرفی استفاده از ابزار سینما است که در این فیلم عدم تسلط بر ابزار سینمایی بیداد می‌کند‌. دوربین روی دست یک‌نوع سبک فیلم‌برداری در بین صدها نوع سبک می‌باشد که متاسفانه در سینمای اجتماعی ایران جاری و تکراری شده‌است‌.

این فیلم به‌شدت به دکوپاژ سینمایی نیاز دارد‌. فیلم‌برداری کلاسیک‌. با شات‌های زیبا و حرکت‌های قاعده‌مند معنا‌دار و لول‌های دوربینی فکر شده‌. ولی به‌جای استفاده از بیان تصویری شیک و جلوه‌گرانه به دم‌دستی‌ترین حالت ممکنه تکیه شده و مضمونی که همه چیزش بر مبنای درگیر‌کردن بیننده بنا شده با این سبک از فیلم‌برداری به هدف برخورد نمی‌کند و اتفاقا آزار دهنده شده‌است.

دیگر مشکلی که فیلم دارد بازی‌گری و بازی‌گیری آن است که به‌شدت به فیلم ضربه زده‌است. زمانی نابازیگر به‌درستی انتخاب شده محسوب می‌شود که در دل موضوع رسوب کرده باشد و اهداف طراحی شده را به نتایج خوب منتهی کند. ولی در این‌جا نه بازیگران درست انتخاب شده‌اند و نه بازیگرند و در نابازیگری هم برای فیلم جا نیافتاده‌اند. البته ظاهر شدیدا مناسب بازیگر نقش پرویز را نباید در این معضلات گنجاند ولی در اجرا همه لنگ می‌زنند. به‌‎خصوص پدر و زن‌بابا که گویا دقیقه‌ای ناچیز هم برای بیان دیالوگ‌های خود تمرین نداشته‌اند و به‌هیچ‌وجه بهانه‌های توجیه‌کننده‌ی کارگردان "مِن‌باب خودم خواستم" و "سبکم این‌جوریه" و "این نوع بازی دل‌خواه منه" مورد قبول نمی‌باشد.

ایست‌های بر‌هم زننده‌ی حس‌و‌حال درگیر شدن با فیلم تا سکوت‌های تحمیلی جا نیافتاده در فضای اثر و نابلدی و عدم جدی گرفته‌شدن بخش بازیگری فیلم همه انرژی مضمون درست فیلم را خراب می‌کند و اگر این مشکلات نبود به‌نظرم فیلم پرویز جزو شاه‌کار های سینمای اندیش‌مند قرار می‌گرفت که می‌توانستیم به‌عنوان نمونه‌ای ایده‌آل از آن یاد کنیم.

فیلم "پرویز" در روایتی که انتخاب‌کرده به‌درستی پیش می‌رود. دیالوگ‌ها و ادبیات غالب شده در زبان شخصیت‌ها هم درست است. از الف به ی رسیدن را خوب طی می‌کند و اشکالی در روند پیش‌روی خود ندارد و با این‌که پر‌ملات نیست ولی قابل قبول و در راستای آن‌چه که قصد بوده نوشته و اجرا شده‌است.

با این‌که در برخی از پلان‌ها تقلید و نابکری شاهدیم و شباهت‌هایی بین این فیلم و چیزهایی هست که نمی‌دانی فردین صاحب‌زمانی می‌توان یافت ولی با جریان فیلم هم‌راه می‌شویم و وارد مسیر طراحی‌شده‌ی آن شده و با موضوع درگیری پیدا می‌کنیم و بعد از اتمام نمایش فیلم تا ساعت‌ها و یا روزها به آن فکر هم می‌کنیم و در کل با فیلم تاثیر‌گذار و درگیر کننده‌ای روبه‌رو هستیم.

حمید لازمی
کد مطلب: 2297