یادداشتی برای "خشم و هیاهو"
خشم و هیاهو ابتدا با محوریت شخصیت خسرو می‌آغازد و مخاطب با زندگی دوگانه‌ی خواننده‌ی محبوب آشنا می‌شود.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۹
 
یادداشتی برای "خشم و هیاهو"
 
"خشم و هیاهو" نه مثل رمان فالکنر که عمده ی اعتبارش را از ساختار روایی پیچیده اش دارد و نه مانند اثر قبلی سیدی اعترافات ذهن خطرناک من ساختار روایی پیچیده و لوپ مانندی ندارد. سیدی ماجرا را خیلی ساده و همه فهم بیان کرده. اما هم از شاه‌کار ادبی فالکنر تاثیر گرفته و هم از راشومون کوروساوا به‌عنوان نمونه‌ی سینمایی.

رمان فالکنر که سیدی نام فیلمش را از آن قرض گرفته ماجرای یک خانواده‌ی امریکایی مزرعه داراست نویسنده در خشم و هیاهو سعی کرده وقایع را از میان حافظه‌ی ۴ شخصیت اصلی بیان کند، بنجی با حافظه‌ای مغشوش، کوئنتین وسواسی، جهان ذهنی جیسون و عینیت نقطه‌ی دید دیلسی. بر خلاف رمان‌های کلاسیک که گره‌ای وجود دارد در رمان فالکنر هیچ کدام از اتفاقات هسته ی ماجرا نیست بلکه گره‌ی اصلی زمان است. در فیلم راشومون کوروساوا هم جنایت هولناکی روی می دهد و در ادامه ماجرا از دید چند شخصیت روایت می شود که هر کدام متفاوت از روایت های دیگر است هر کدام از چهار شخصیتی که شاهد یا درگیر ماجرا بوده طوری آن‌را بیان می کند و در آخر قضاوت به ببینده محول می‌شود.

"خشم و هیاهو" ماجرای خواننده‌ی مشهور پاپی است به‌نام خسرو (با بازی نوید محمد‌زاده) که علی‌رغم داشتن همسر و فرزند وارد رابطه‌ی عاطفی با دختری جوان (طناز طباطبایی) می‌شود که منجر به یک فاجعه می‌شود. فیلم از همان مراحل پیش‌تولید هم درگیر حاشیه بود به‌دلیل شباهت ماجرایش با پرونده ی قتل همسر ناصر محمدخانی فوتبالیست معروف ۲ دهه‌ی قبل که در با مقصر شناخته شدن شهلا جاهد و حکم قصاص برای وی پایان یافت.

"اعترافات خطرناک ذهن من"، با وجود جلب رضایت منتقدان و علاقه‌مندان پی‌گیر سینما از لحاظ تجاری برای هومن سیدی یک شکست بود. در خشم وهیاهو اما سیدی سعی کرده مخاطب را با خودش آشتی دهد و در این راه هم در انتخاب سوژه باهوش عمل کرده و هم در تولید. زندگی اهالی هنر و ورزشکاران اغلب برای عامه جذاب است. اما سیدی سعی کرده تا حدی که به قصه لطمه ای نخورد ازنمایش بخش هایی که به پشت صحنه زندگی هنری و حاشیه های آن کم کند و داستان خودش را بسازد.

خشم و هیاهو ابتدا با محوریت شخصیت خسرو می‌آغازد و مخاطب با زندگی دوگانه‌ی خواننده‌ی محبوب آشنا می‌شود. شخصیت روی استیج دوست داشتنی و شیک درمقابل انسان پشت صحنه که مثل بقیه عصبانی می‌شود عاشق می‌شود خیانت می‌کند و گریه می‌کند. فیلم نقطه‌نظر وی را تا نقطه‌ی عطف ماجرا ادامه می‌دهد یعنی صحنه‌ای که در آن همسر خسرو (رعنا آزادی) از راز رابطه‌ی او باخبر می‌شود. در ادامه‌ی ماجرا از زاویه‌ی دید (حافظه) ۲ شخصیت دیگر داستان هم روایت می‌شود، اولی پسر خسرو و دیگر حنا معشوقه‌ی او که هیچ‌کدام ازاین روایت‌ها با هم مطابقت ندارند.
اما تفاوتی که فیلم سیدی با راشومون کوروساوا دارد در مسئله‌ی اخلاقی او است. جایی‌که کارگردان ژاپنی وجدان جمعی را به پرسش وا می‌دارد سیدی خودش را وارد ماجرا می‌کند و با بی‌گناه جلوه دادن حنا جامعه را مقصر چنینی فاجعه ای نشان میدهد.و آن‌جا که حنا باید صحنه‌ی قتل را بازسازی کند این دوربین، "ما" هستیم که دست به یک جنایت ذهنی می‌زنیم جنایتی که فراتر از قتل یک انسان است در واقع درآن صحنه، این جامعه یا به تعبیری دیگری بزرگ (در قامت مدیر خواب‌گاه، جراید، خیل طرف‌داران خسرو) است که با قضاوت‌ها و ناگهای سرزنش آمیزش اخلاقیات را هدف دشنه قرار می‌دهد.

سیدی در مقام کارگردان نشان داده سینما بلد است و با تکنیک‌ها و سبک‌های مختلف آشناست و اگر لازم باشد بدون هیچ واهمه‌ای به آثار مورد علاقه‌اش ارجاع می‌دهد. در خشم و هیاهو هم تصاویری غنی و استعاری زیادی وجود دارد که نشان ازتسلط کارگردان و فیلم‌بردار به زبان سینما هستند. از نورپردازی پر کنتراست و سایه‌هایی که معمولا شخصیت خسرو را در برگرفته‌اند تا حضور باران و آب به‌عنوان عنصر پاک‌کننده و تزکیه‌دهنده. در فیلم صحنه‌ای هست که خسرو بعد از چند‌ماه آن هم با اعتراف حنا از زندان آزاد می‌شود وقتی به خانه‌اش می رود زیر دوش اشک می ریزد و به نوعی خودش را تزکیه می کند. سیدی با چنینی تصاویری(در چند صحنه دوربین پشت شیشه است و دستی آلودگی ها را از شیشه می آلاید) سعی کرده از لحاظ بصری به اثر غنا ببخشد و در این راه هم موفق بوده.

آزاده صمدی و شهاب حسینی در آفریقا، سیامک صفری و عباس غزالی در اعترافات... بازیهای متفاوتی با انچه از انها سراغ داشته ایم ارائه دادند و در خشم و هیاهو هم نوید محمدزاده(که با بازی در عصبانی نیستم استعدادش شکوفا شد) توانسته از پس نقش سنگینش بربیاید و عواطف و زوایای مختلف شخصیتی یک خواننده را ارائه دهد. اما طناز طبابایی که در هیس! دخترها فریاد نمی زنند و مرهم نقشهایی مشابه نقشش در خشم و هیاهو داشته نتوانسته چیز متفاوتی ارائه دهد و کم کم دارد در پرسوناژ دختر حساس و معصوم کلیشه می شود با قی بازی‌ها هم در حد استاندارهای سینمای ما هستند.

سیدی مسیر درستی انتخاب کرده و در طی آن از تجربه های جدید هراسی ندارد و سعی میکند خودش را به استانداردهای سینمای بین‌الملل نزدیک کند.
کد مطلب: 4448