سکوت به احترام محمود استادمحمد
تمام تئاترهای تهران روز جمعه، سوم مردادماه به یاد محمود استادمحمد با یک‌دقیقه سکوت به‌صحنه می‌روند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۰۱
 
زنده‌یاد محمود استادمحمد
 
زنده‌یاد محمود استادمحمد
تمام تئاترهای تهران روز جمعه، سوم مردادماه به یاد محمود استادمحمد با یک‌دقیقه سکوت به‌صحنه می‌روند.

به گزارش تحریرنو به نقل از روابط‌عمومی خانه‌ی تئاتر، کانون کارگردانان خانه‌ی تئاتر تصمیم گرفته‌ برای گرامی‌داشت یاد این هنرمند کارت‌پستالی ویژه منتشر کند که یک‌طرف آن تصویری از استاد محمد است و طرف دیگرش یادداشت کوتاهی از عباس جوانمرد هنرمند پیش‌کسوت تئاتر و از دوستان نزدیک استادمحمد. این کارت‌پستال شام‌‎گاه جمعه در تمام سالن‌های تئاتر به تماشاگران ارائه می‌شود.

هم‌چنین پیام کوتاهی با صدای استادمحمد پخش خواهد شد که بخشی از نظرات او را درباره‌ی تئاتر منتقل می‌کند.

قرار است تماشاگران همه‌ی سالن‌ها یک‌دقیقه به احترام این هنرمند قیام و سکوت کنند.

بنابر این گزارش، متن یادداشت عباس جوانمرد به‌شرح زیر است:

سکوت...

دردنیای شگفتی زیست می‌کنیم، دنیای ما پر از زخم و ستم و سفاکی است و لب‌ریز از تقلب و شناعت، این‌ها همه در پوسته‌ی آشکار و لایه‌ی بیرونی، در لایه‌ی پنهان و ناپیدای آن خدا می‌داند چه جهنمی برپاست. شراع‌ها به‌عمد گسسته و سکان را شکسته‌اند که ناخدائی کند، این ناخدا ابلیس نیست، گجسته‌ای است بی‌صورت و لبی سیاه‌دل‌تر از ابلیس این‌جا و آن‌جا و هرجا طوفان سهمگینی برپاست، اگر معجزه‌گر نباشی، باید شوریده و دیوانه باشی تا بر روی تخته پاره‌ات به‌مصاف آن بی‌صورت سیاه‌دل برخیزی.

استاد محمد یکی از این دیوانگان بود که تاوان عقل‌مدارها را می‌داد. زمان و زمین‌اش یک‌‎جائی نبود، همه‌جائی بود، عرصه‌ای که بر او تنگ می‌شد می‌گریخت، کجا خودش هم نمی‌دانست... در این آوردگاه مطمئنا محمود آفریننده نیست، شاهد و ناظر پلشتی و ستم است، بیش‌تر در شهر و کم‌ترک در روستا.

او در سیر و سیاحت معمولش، ناگهان در جائی توقف می‌کند، معظلی می‌یابد، به‌دنبال مدخلی به‌درون آن معظل می‌گردد. می‌یابد و بی‌پروا وارد می‌شود. هیهات در درون آن حفره‌ی کوچک چه‌دنیای وحشتناکی برپاست. دنیایی که در آن محبت مرده و همه به اعتراض چیزی که نمی‌دانند چیست به‌جان هم افتاده‌اند.

محمود آدم‌های بازیش را از میان ساکنان آن حفره انتخاب می‌کند، آدم‌های بازی محمود اکثرا معترض‌اند و پرخاش‌جو و گاه یک‌سره ساکت و خاموش مثل "آسیدکاظم".

آسید کاظم ساکت است و در کنجی نشسته، اما در واقع فریادی است از فقر زمین که بی‌صدا بر دل می‌نشیند. راز تکوین این سکوت و هیبت غریب را محمود خوب می‌داند.

به گمان او به تجربه دانسته و خوب هم دانسته است که : "سکوت سرشار از ناگفته‌هاست".

پس بیایید در سال‌گرد از دست‌رفتن دو عزیزمان حمید و محمود با یک دقیقه "سکوت" دین‌مان را به آن‌ها ادا کنیم.
کد مطلب: 1066