"شهر موش‌ها ۲" برای بچه‌های امروز است یا دیروز؟
وقتی شهر موش‌های ۲ را دیدم فکر کردم موش‌ها رفته‌اند و در غرب برای خودشان شهر ساخته‌اند، ای کاش این شهر ایرانی بود، نه غربی!
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۱۰
 
"شهر موش‌ها ۲" برای بچه‌های امروز است یا دیروز؟
 
تحریرنو: نخستین‌بار که به مدرسه رفتم، خیلی می‌ترسیدم، چادر مادرم را محکم چسبیده بودم و حاضر بودم دنیا را بدهم و آن‌را نه، اشک مدام در چشمانم می‌رفت و می‌آمد و اصلا دلم نمی‌خواست لبخند دیگران را با لبخند جواب دهم. آن‌روز با هر سختی بود گذشت و من از کنار ماردم جُم نخوردم.

عصر در خانه به تلویزیون سیاه سفیدمان زل زده بودم، برنامه‌ای را دیدم که برایم جالب بود. یک عده موش کوچولو پشت میز نشسته بودند و یک آقا معلم به آن‌ها درس می‌داد، کپل، نارنجی، دم باریک، سرمایی و خوش‌خواب... از آن روز دیگر کم‌تر ترسیدم، چون فکر کردم اگر مدرسه ترس داشت، حتما این موش‌ها زودتر و بیش‌تر از من می‌ترسیدند!

این قسمتی از کودکی بسیاری از دهه‌ی شصتی‌هاست که با تماشای مدرسه‌ی موش‌ها به مدرسه رفتن تشویق شدند و این برنامه آن‌قدر محبوب شد که مرضیه برومند "شهر موش‌ها" را از روی آن ساخت و شجاعت موش‌ها برای ساختن شهرشان برای بچه‌هایی که جنگ را تجربه می‌کردند بسیار جذاب بود.

حال پس از گذشت بیش از دو دهه از ساخت شهر موش‌ها، این‌بار نه خاطره‌ها، بلکه موش‌ها باز به پرده‌ی سینما بازگشته‌اند و هیجان خاطرات قدیمی را هم با خود آورده‌اند.

بر آن شدیم با نسل سومی‌ها که هر دو "شهر موش‌ها" را تماشا کرده‌اند گفت‌وگو کنیم و بپرسیم چه توقعی از دومین شهر موش‌ها داشتند آیا آن توقع برآورده شده یا خیر.

باورم نمی‌شود هنوز چنین کسانی وجود داشته باشند، اما لعیا جعفری تعریف می‌کند دایی‌اش تمام بچه‌های فامیل را آن‌روزها برای تماشای "شهر موش‌ها" به سینما برده بوده و الان هم بعد از این همه سال باز هم همان بچه‌های دیروز را جمع کرده و با همسران و بچه‌های‌شان به سینما برده تا باز هم "شهر موش‌ها" را ببینند.

"شهر موش‌ها ۲" قرار است چیزی یادمان بدهد؟
سپیده از همان جمع درباره‌ی فیلم می‌گوید: داستانش را دوست داشتم، ‌حسم به فیلم خوب بود، اما فکر کردم اگر ۳۰ سال گذشته و موش‌ها بزرگ شدند، چرا رفتارهای‌شان بزرگ نشده است،‌ برایم جای سؤال بود که بعد از این همه آهنگ و رقص و آواز قرار است بچه‌ی من که هم‌راهم به سینما آمده چه چیزی یاد بگیرد؟ اما باز هم چون خاطرات را برایم تداعی می‌کرد خوش‌حال بودم.

"‌شهر موش‌ها ۲" برای بچه‌های امروز است یا دیروز؟
مهرداد صنایی یکی دیگر از افراد این جمع که هم‌راه دختر بچه‌اش به سینما رفته با ناراحتی می‌گوید اواخر فیلم دخترم از دیدن آن سه گربه‌ی وحشتناک (اسم‌شو نیار) که مدام حمله می‌کردند و مثل جنگ‌جوها بودند ‌ترسید و خودش را در بغل من پنهان می‌کرد، مجبور شدم به‌خاطر این‌که بیش‌تر از این نترسد از سالن بیرون بیام.

او ادامه می‌دهد: اگر این فیلم برای بچه‌هاست چرا باید این‌قدر خشونت داشته باشد و تازه کارهایی مثل مشروب‌خوردن را به‌راحتی در آن به نمایش بگذراند و اگر برای نسل ماست باید می‌گفتند که بچه‌های‌مان را نیاوریم. ای‌کاش می‌دانستم شهر موش‌ها را برای بچه‌های دیروز ساختند، یا بچه‌های امروز!

‌فکر کردم موش‌ها، شهرشان را در غرب ساخته‌اند!
بقیه‌ی این جمع ۲۰ نفره همگی از شهر موش‌ها، رنگارنگی آن، آوازها و تکه کلام‌های عروسک‌ها لذت برده‌اند، اما اکثر قریب به اتفاق آن‌ها معتقدند این فیلم برعکس سری اولش ایرانی نیست، راضیه صدر دراین‌باره می‌گوید: به‌نظرم هر کاری نمی‌توانستند در فیلم‌ها پیاده کنند در این‌جا انجام دادند، مثلا در کجای جامعه‌ی ایرانی ما یک خانم پشت پیانو می‌نشیند و در یک رستوران آواز می‌خواند؟ چرا لباس‌های این موش‌ها تماما مثل اروپایی‌هاست؟ من وقتی شهر موش‌های ۲ را دیدم فکر کردم موش‌ها رفته‌اند و در غرب برای خودشان شهر ساخته‌اند. ای کاش این شهر ایرانی بود نه غربی!

مریم شفیعی که در روزهای اول شروع نمایش فیلم با اشتیاق زیاد به تماشای فیلم رفته در پاسخ به این سؤال که شهر موش‌های ۲ چه‌طور بود آن‌را دوست داشتی یا نه می‌گوید: ای‌کاش شهر موش‌های ۱ را ندیده بودم آن‌وقت بیش‌تر می‌توانستم شهر موش‌های ۲ را دوست داشته باشم، آواز، لباس‌ها، جزئیات در ساخت عروسک‌ها همه برایم خیلی جالب بود، اما هر چه‌قدر گشتم جای‌گاه خدا یا دین را در بین مردم این شهر پیدا نکردم، فقط این‌که خدا به ما کمک می‌کند این تنها رد پایی بودم که پیدا کردم.

‌موش‌های قدیمی را بیش‌تر دوست داشتم / عروسک‌ها که پیر نمی‌شوند
شقایق افشار که به اتفاق خانواده به‌یاد روزهای کودکی شهر موش‌های ۲ را دیده با لبخند در پاسخ به سؤالم می‌گوید: به‌هرحال بد نبود. من عاشق شهر موش‌ها بودم، دیدن دوباره‌ی این عروسک‌ها این‌که عاقبت‌شان چه شده برایم قشنگ بود، اما به‌نظرم عروسک‌ها نباید پیر شوند. همه‌ی قشنگی و جذابیت عروسک‌ها به پیر نشدن‌شان است، حقیقتش این است من موش‌های قدیمی را بیش‌تر دوست داشتم. آن‌ها نمی‌دانستند ماسک صورت چیست، آن‌ها به هم فخر نمی‌فروختند، آن‌ها شجاع بودند، آن‌ها ایرانی بودند.

حرف‌های نسل سومی‌هایی که هر دو "شهر موش‌ها" را به تماشا نشسته‌اند را در ذهن مرور می‌کنم. این‌که فیلمی عروسکی باکیفیت "شهر موش‌ها ۲‌" چه‌قدر هزینه‌بر بوده به کنار، فرم، شکل، رنگارنگی، دقت در جزئیات ساخت شهر موش‌هایی که هیچ‌گاه قبل از این از نزدیک ندیده‌ایم و آوازهای قدیمی و جدید، لباس‌ها و تکه کلام‌ها و شخصیت‌های مثل کپلک که جا به پای پدر می‌گذارد را در یک کفه‌ی ترازو بگذاریم و در کفه‌ی دیگر شکل زندگی متفاوت از جامعه‌‌ی‌مان، خشونت، آدم‌ربایی، قانون‌شکنی، شرب خمر،‌ نمی‌دانم کدام سنگین‌تر است، اما قطعا باید در جامعه‌ای که قرار است آرمان شهری برای بچه‌های دیروز یا بچه‌های امروز ترسیم شود به فراتر از گیشه فکر کرد.

سمیه دهقان‌زاده
کد مطلب: 1968