اشکان خطیبی: دولت از گروههایی حمایت میکند که شکست آنها در گیشه حتمی است و با نمایشهایی که میتوانند روی پای خود بایستند و مخاطب دارند کاری ندارد.
تحریرنو: اشکان خطیبی معتقد است، شیوهی مدیریت در سالنهای نمایشی پایتخت امکان برنامهریزی بلندمدت گروهها را از بین میبرد و موجب میشود مدیران تولید و تهیهکنندگان برای تامین هزینهها با مشکل مواجه شوند. مجموعهی عواملی که این بازیگر، تئاتر، سینما و تلویزیون در این گفتوگو به بخشی از آنها اشاره کرده و تاکید میکند در صورت برطرف نشدن، موجبات گوشهگیری هنرمندان را فراهم خواهد کرد.
خطیبی با بیان اینکه در شرایط امروز تئاتر خصوصی و دولتی هر دو بیمعنا هستند، اظهار داشت: دخالتهای بیمورد مدیران و سالنهای نمایشی در کار گروهها موجب میشود امکان برنامهریزی صحیح برای مدیران تولید و تهیهکنندگان وجود نداشته باشد. بهعنوان نمونه ما نمیتوانیم جریان فروش بلیت از پیشفروش گرفته تا قیمتگذاری موردنظر را انجام دهیم و در زمینهی تبلیغات هم مشکلات زیادی وجود دارد که مجموع اینها به گروه لطمه وارد میکند و موجب گوشهگیری هنرمندان و افراد علاقهمند به سرمایهگذاری در تئاتر میشود.
او به تجربههای اخیر خود در زمینهی تهیهکنندگی و مدیریت تولید اشاره کرد و ادامه داد: الان بنیاد رودکی به شما میگوید برای فیلمبرداری از نمایشی که از صفر تا صد هزینههای آن برعهدهی گروه بوده ۲میلیونو۵۰۰هزارتومان پرداخت کنید. یا تئاترشهر اجازهی بالا بردن قیمت بلیت را نمیدهد و در زمینهی پیشفروش هم مسائلی وجود دارد. به اینترتیب شما امکانی برای مدیریت بحران نخواهید داشت که مجموعهی این شرایط کار را برای گروهها سخت میکند.
این هنرمند تصریح کرد: شما در نظر بگیرید قرار است بیش از ۲۰نفر در نمایش "ترانههای محلی" محمد رحمانیان روی صحنه بروند. این گروه شامل هنرمندان موسیقی، بازیگران، گروه درگیر طراحی صحنه و طراحی لباس و دیگر عوامل میشود. با توجه به اینکه در بهترین حالت قرار است حدود ۴۰ اجرا داشتهباشیم چطور امکان تامین هزینهها برای گروه وجود خواهد داشت؟ با خودم فکر میکنم اگر خیریه برگزار کنیم بهتر باشد.
وی ادامه داد: محمد رحمانیان هم هنرمندی نیست که بگوید با توجه به این مسائل کار را تقلیل دهیم و اعتبار خود را زیر سوال ببرد. اما این احتمال وجود دارد تصمیم بگیرد برای اجراهای آینده از تعداد بازیگران و هنرمندان کمتری استفاده کند تا هزینهها را کاهش دهد.
خطیبی ضمن تاکید بر اینکه مدیریت تئاتر کشور باید سیاست کلی داشته باشد و طبق آن پیش برود، گفت: در صورت تعیین چارچوب مشخص مدیریت هم باید بدون باجدادن به نظرهای مخالف در همان جهت گام بردارد نه اینکه مرعوب دیدگاههای مختلف شود. به این دلیل که ما مردمی هستیم صاحبنظر در تمام زمینهها و عادت داریم دربارهی همهچیز اظهارنظر کنیم، پس مدیر باید کار خودش را انجام دهد.
وی افزود: مثلا متوجه نیستم چرا پیشفروش اینترنتی بلیت نمایش باید موج نارضایتی ایجاد کند و مدیر هم بترسد؟ اینطور کار درست پیش نمیرود. این رویه شرایطی را بهوجود میآورد که گروه هم نتواند برنامهریزی بلندمدت داشتهباشد و نسبت به تامین هزینهها اقدام کند. بههمین دلیل فکر میکنم متخصصان تئاتر کمکم کنار بکشند و راهی باز شود تا افراد غیرمتخصص وارد شوند و شاهد نزول کیفیت آثار باشیم.
بازیگر نمایش "ترانههای قدیمی" بهحضور پریسا مقتدی در مدیریت تئاترشهر اشاره کرد و گفت: خیلی خوبشد که فردی از خانوادهی تئاتر و آشنا به مسائل مدیریت مجموعه را بهدست گرفت اما مدیریت کلان باید نکاتی را برای کمترشدن مشکلات گروهها در نظر بگیرد.
او همچنین در ارتباط با حمایت از آثار توسط ادارهکل هنرهای نمایشی عنوان کرد: دولت از گروههایی حمایت میکند که شکست آنها در گیشه حتمی است و با نمایشهایی که میتوانند روی پای خود بایستند و مخاطب دارند کاری ندارد. با مشکلاتی که قبلا گفتم بهنوعی سر راه این گروهها سنگاندازی هم صورت میگیرد. این روند بعد از مدتی افراد علاقهمند مثل ما را کنار میزند و شرایط فعالیت غیرحرفهایهایی را فراهم میکند که تنها دغدغهی درآمد بیشتر دارند.
خطیبی خاطرنشان کرد: از طرفی اصولا دربارهی سالنهای نمایش در اختیار شهرداری تهران بهویژه فرهنگسراها نمیتوان صحبت کرد. در جریان مدیریت کلان فرهنگی با تشدد برنامهها مواجه هستیم که گروهها را با مشکل مواجه کردهاست. آنهم در شرایطی که میبینیم برگزاری مسابقات جهانی والیبال و جامجهانی فوتبال خدشهای به تماشاگران تئاتر وارد نمیکند و سالنها تماشاچی خود را دارند.
بازیگر نمایش "خدای کشتار" نسبت به گوشهگیری یا کوچ هنرمندان در این شرایط هشدار داد و گفت: من به اندازهای که در توان داشته باشم از تولید نمایشهایی که فکر میکنم تئاتر ما به اجرای آنها نیاز دارد حمایت خواهم کرد. شاید شیوهی اجرایی کارگردان با سلیقه من همسو نباشد اما باید امکان را برای فعالیت تمامی ژانرها فراهم کنیم. امروز دیگر معلوم نیست نصیر ملکیجو چه زمانی میتواند سالنی برای اجرا پیدا کند. یا شاید علیرضا کوشکجلالی هم دیگر در ایران کار نکند، چون هربار که به کشور میآید با کولهباری از مشکلات مواجهاست که موجب میشود با احوال خراب به آلمان بازگردد.
وی در پایان اظهار داشت: هنرمندی که گذشته از ترجمه و کارگردانی در ایران او را بیشتر بهعنوان یک مدرس میشناسیم که به محض ورود به کشور در استانهای مختلف کارگاه آموزشی برگزار میکند و هنرجویانی تربیت میشوند که معرفی بازیگران جوان مانند آنچه در تجربهی "رابینسون کروزئه" شاهد بودیم تنها نمونهای از آن محسوب میشود. ما نباید شاهد سختی کشیدن و احیانا کوچ هنرمندان به دیگر کشورها باشیم.