"سیزده"، فیلم استاندارد هنری در حدود نیاز جامعه
هومن سیدی به‌عنوان نویسنده به‌خوبی روان‌شناسی نوجوانان را می‌داند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۶
 
"سیزده"، فیلم استاندارد هنری در حدود نیاز جامعه
 
سیدی از همان تیتراژ آغازین فیلم به تماشاگر می‌فهماند که با سینمایی متفاوت روبه‌رو است. سپس در تمهید یک‌دقیقه‌ی طلایی شوک بزرگی به مخاطب وارد کرده و با یک سانحه‌ی رانندگی وحشتناک، تمرکز مخاطب را شش‌دانگ جلب فیلم می‌کند.

این ویژگی‌های خاص، تازه شروع شده و سکانس بعدی اولین آگاهی را از دنیای بزرگ "بمانی" نوجوان داستان ارائه می‌دهد. او در حمام، سر به زیر آب وان کرده و در تخیلاتش شنای عمیق می‌کند. موسیقی از همین اپیزود خودنمایی کرده، تدوین، منطق ویژه‌ای را برای تمهیداتش یافته، بازیگری عالی به کارکترها جان داده و این‌گونه است که فیلم قبل از این‌که کاملا شروع عالی خود را داشته باشد، معرفی می‌شود!

تصاویر چه از حیث قاب‌ها و چه از لحاظ متریال تصویری که از آن پر شده و به‌خصوص در چیدمان و انتخاب المان‌ها در سطح حرفه‌ای سینما ظاهر شده و حکمت نماها برای مخاطب سینماشناس به‌خوبی حاکی روایت و مضمون فیلم است.

فن خوبی که به‌درستی در این فیلم و به کرات استفاده شده سکوت دادن‌ها به تصاویر است. تماشاگر در این فضای فانتزی ایجاد‌شده با جنبه‌ی بصری فیلم به‌خوبی فهوای دنیای نوجوانی با تصورات و تخیلات، بازیگوشی، عادات رفتاری و مناسبات افکاری تیپ این‌گونه از نوجوانان را درک می‌کند. ضمن این‌که موسیقی هست نه سکوت صرف و همان موسیقی هم‌آهنگی که حتی برای نشان‌دادن ذکاوت نو مردانه‌ی "بمانی" که پشت به دوربین است، کاملا دقیق و بی‌کم و کاست اقدام دارد. در این بخش‌ها هم مثل کل فیلم شاهد ریتمی سیال و دل‌چسب و اجزای صحنه و دکوپاژی جذاب هستیم که برای روایت ماجرا، اساسی انتخاب شده‌اند.

دیگر نقاط مثبت این فیلم استفاده‌ی مفیدی از جریانات جدید‌الوقوعی چون ورزش پارکور، سبک موزیک رپ و... است، یا مواد مخدر و محرک جدید، نشان‌دادن دو روایت از دو حالت و دو ضرب‌آهنگ متفاوت در یک سکانس یک دقیقه‌ای (وقتی بین سامی و دوست ول‌گردش، صحبت از عشق می‌شود)، تعریفی سینمایی از لمپن‌ها و ارازل امروزی، استفاده عالی و به موقع از دوربین سردست، به‌کارگیری استاندارد از هر عنصری در فیلم (این فیلم با این‌که فضای کمیک زیادی دارد، حتی یک نمای هجو ندارد) و درنهایت بازیگران که عالی ظاهر شده‌اند.

وقتی امیر جعفری و ریما رامین‌فر نقش خوبی ایفا کنند، تعجبی ندارد (آن‌ها کار طبیعی‌شان را کرده‌اند)، امتیاز بازیگری این فیلم بیش‌تر به هنرمند نوجوان آن و سپس سه کاراکتر ول‌گرد متوجه است به‌خصوص بازیگر نقش سامی که از بیان تئاتری ویژه‌ای استفاده می‌کند!

جدای امتیازات تکنیکی فراوان معناگرایی منحصر به‌فرد این فیلم نیز جالب توجه است، خاکستری‌های پدری از اهالی ایران، تنهایی و ناگفته‌های نوجوانی از اهالی تهران، اراذلی در همین نزدیکی‌ها و ماجرایی هرچند عجیب ولی آشنا!... پدر (جعفری) دقیقا جایی را نشانه می‌گیرد که هدف نیست، مادر دقیقا چیزی را صلاح می‌بیند که نیاز نیست، و نوجوان از همان ابتدا غریب و غریبه است با دنیای والدینش، او تنهاست! و دقیقا در سنی که تنهایی هم‌نشین بدی است.

بمانی در تحلیل شخصیت به‌وضوح، یک ظرف پر از خلا عاطفی است تا اندازه‌ای تهی و تشنه که ابتدای فیلم، یک زن و سپس هر زنی جای خالی وجودش را به طرفة‌العینی پر می‌کند. گدایی محبت آن هم از روش و راهی که اصلا سلامت و مطمئن نیست، ولی به‌هرحال برای او تنها راه موجود است! به اصطلاح می‌گویند "جاذبه‌های مرگ‌بار"!

هومن سیدی به‌عنوان نویسنده به‌خوبی روان‌شناسی نوجوانان را می‌داند. (از لیبیدو گرفته تا همه‌ی احساسات غریزی و طبیعی) حالات و روحیات یک نوجوان در قامت و پرداخت کاراکتر "بمانی" و به‌عنوان فیلم‌ساز بهترین اقدامات را برای فیلم سینمایی "سیزده" انجام داده و تمامی همان چه از تئوری گفته شده در عملیات فیلم دیده می‌شود.

فیلم سیدی از لنز هنری هم رتبه‌ی بالایی دارد و فقط به‌صرف مضمون، متمایز نیست. این یک فیلم کاربردی در راستای تربیت و راهنمایی جامعه است و ای کاش هر‌چه بیش‌تر جماعت ایرانی از دیدن این‌گونه آثار برخوردار شوند. در راستای رسیدگی به فرزندان، انگار می‌گوید "خیلی زود دیر می‌شود".

سیدمحمدحسین حسینی
کد مطلب: 2169