نمیتوانستم به ثريا قاسمی ناسزا بگويم
فريبا نادری از نقشش در سریال فاخته میگوید و اينكه شخصيتاش در اين سريال منفی است و در لحظاتیكه بايد به ثريا قاسمی بهعنوان بازيگر مقابل خود، ناسزا میگفت، قادر به اين بازی نبود.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۴۰
فريبا نادری از نقشی میگويد كه در سريال رمضانی "فاخته" شبكهی ۲ برعهده دارد و اينكه شخصيتاش در اين سريال منفی است و در لحظاتیكه بايد به ثريا قاسمی بهعنوان بازيگر مقابل خود، ناسزا میگفت، قادر به اين بازی نبود.
تحریرنو: فريبا نادری بازيگر مجموعهی "فاخته" دربارهی نقش خود در اين سريال رمضانی گفت: در اين سريال بهقول بچههای تلويزيون يکنقش خاكستری بازی میكنم و نقش منفی زن قصه را بهدوش میكشم. اين كاراكتر مخاطب خاص دارد و معمولا نقشهای منفی كه در قصههای ايرانی وجود دارد، همذات پنداری خانوادههای ايرانی را بهدنبال ندارد. چرا كه خارج از سنت و عرف مملكت عمل میكنند.
وی افزود: مثلا طبيعتا مخاطب عام با نقش كسی كه زن دوم شده، ارتباط برقرار نمیكند. ممكن است بهخاطر خلوتهای آن فرد يا پیبردن به اين نكته كه او از بدو تولد انسان بدی نبوده، مخاطبان به او هم حق بدهند. او دختر با خانوادهای بوده كه بهدلايل مختلف به اينجا كشيدهاست و مردم با فهميدن اين موضوع به او حق میدهند.
نادری تاكيد كرد: فريبای قصه از ابتدا خيلی فرد بدی است. من به ثريا قاسمی كه عزيز دل من است میگفتم من نمیتوانم مقابل شما بايستم و بهشما فحش بدهم! او از روز اول با همه دعوا میكند و همهرا تهديد میكند. اما بهمرور ما زاويههايی از زندگی اين دختر میبينيم كه برخی وقتها به او حق میدهيم.
وی ادامه داد: البته اين نقش قبلا در فيلمنامه يکزن ۴۰ ساله بود كه من گفتم اين سن با اين ويژگیها را بازی نمیكنم و با ورود احمد حامد بهجمع نويسندگان ويژگیهای اين زن هم تغييراتی كرد.
نادری در پاسخ به اينكه آيا شخصيت فريبا در "فاخته" بهمرور دچار تغيير و تحول میشود و به رستگاری میرسد يا خير، توضيح داد: اين برای شخصيتهايی است كه خاكستری روشن هستند! من چندان موافق اين موضوع نيستم. دومين تجربهی نقش منفی را پشتسر میگذارم و اكثرا نقش دختر خوب خانواده را در سريال داشتهام. من موافق تحول نيستم. شخصيت منفی، منفی است و در لحظه متحول نمیشود.
بازيگر سريال "ستايش" افزود: مثلا همين شخصيت ۱۰سال عقدهاش را جمعكرده و میخواهد همهرا نابود كند و نمیشود يکدفعه تغيير كند. مگر اينكه اتفاق خاصی بیافتد.
وی در پايان دربارهی تجربهی شخصیاش از تحول گفت: ما به برخی چيزها اعتقاد داريم، مثلا به نماز و پيغمبر و امام. من خودم شبی خوابی ديدم و بعد از آن نمازم را سر صحنه هم میخوانم و در قراردادم هم ذكر میكنم كه بايد وقت نماز گريم من پاک شود تا نمازم را بخوانم. اگر تحولی اين چنينی برای كسی رخ بدهد برای مخاطب باورپذير خواهد بود در غير اينصورت برای مخاطب قابل قبول و دوستداشتنی نيست. همه میدانند انتهای بدی، بدی است. قرار نيست ناگهان همهچيز عوضشود و يکفرد منفی از سوی خدا و اطرافيانش مورد بخشش قرار گيرد.