استندآپ کمدی از منظر سیروس ابراهیم‌زاده
"بذله‌پوشی" از ابزار‌های سودمندی است، چون متکی به اجرای تک‌نفره است و مشکلات کارهای هنری دسته‌جمعی را ندارد.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۵
 
استندآپ کمدی از منظر سیروس ابراهیم‌زاده
 
بابک جوادی: وقتی با سیروس ابراهیم‌زاده از ‌استندآپ کمدی حرف می‌زنیم،موضوع آن‌قدر برایش جذاب هست و در موردش مطالعه کرده که دوست دارید گوشه‌هایی دیگر از این نوع کمدی را به ما بشناسد و به اشتراک بگذارد.ابراهیم‌زاده در تعریف استندآپ کمدی بیش از هر چیز به تاریخ کهن ایرانی رجوع می‌کند نشانه‌های وجود این نوع کمدی را در ادبیات و فرهنگ ما جست‌وجو می‌کند و البته معادل فارسی جذابی که او برای این گونه کمدی انتخاب کرده است.هر چند که ابراهیم‌زاده معتقد است در فضایی که مخاطبان ایرانی اقبال بیشتری به این گونه از کمدی نشان داده‌اند بهتر است این فضا برای مخاطبان مطلبش نیز فراهم باشد که نظرات مخالف یا موافق را بیان کنند.

تعریف شما از استندآپ کمدی چیست؟

قبل از اینکه شروع به گفت‌وگوکنیم اجازه دهید پیشنهاد کنم موقتا یک معادل فارسی برای عنوان موردبحث پیدا کنیم. "بذله‌پوش" و "بذله‌پوشی" چطور است؟ شاید هم مورد قبول ما فارسی زبانان قرار گرفت و جا افتاد. خدمت شما عرض کنم ما ایرانیان به‌طورکلی مردمی عبوس و غم‌پرور هستیم. ممکن است به‌ظاهر-پاره‌ای اوقات - خیلی هم بخندیم و به قول امروزی‌ها، عشق‌وحال کنیم، ولی اگر عمیقا موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، اغلب در سوگ حیات خویش زندگی می‌کنیم... و این ریشه در شکست‌ها و به تاراج‌رفتن‌های تاریخی زندگی اجداد ما دارد. حتی در زمان حاضر نمی‌توانیم ازدست‌دادن عزیزانمان را به‌راحتی فراموش کنیم. بله. ما همواره در غمی پنهان و مداوم به سر می‌بریم. این فرهنگ غم‌پروری در اغلب حوزه‌های موردعلاقه ما حضوری انکارناپذیر دارد. مثلا محبوب‌ترین آوازخوانان معاصر حتی یک آهنگ شاد نخوانده‌اند! بنابراین ما واقعا نیازمند خنده و شادی هستیم تا بتوانیم درد‌های تاریخی خود را درمان کنیم.

"بذله‌پوشی" از ابزار‌های سودمندی است، چون متکی به اجرای تک‌نفره است و مشکلات کارهای هنری دسته‌جمعی را ندارد. البته بذله‌پوشی کار خلاقه دشواری است. ممکن است در طبقه‌بندی هنر‌های نمایشی به بازیگری نزدیک بنماید و به باور من، پیچیده‌تر و پرمسئولیت‌تر از آن است، چراکه ارتباطی تنگاتنگی با تماشاگر بر قرار می‌کند و به حضور ذهن و تمرکز و بداهه‌سازی بیشتری نیاز دارد. بذله‌پوش به‌تنهایی نویسنده، کارگردان و بازیگر نمایش خویش است. باید بتواند ساز بزند، آواز بخواند، در موارد لزوم حرکات موزون‌ انجام دهد و... .

بذله‌پوش باید اهل مطالعه، ظرافت‌طبع و دقت‌نظر باشد. باید سطح آگاهی بالایی نسبت به تاریخ و تغییرات جهان و جامعه داشته باشد. فیلم ببیند، به تماشای تئاتر بنشیند، از نمایشگاه‌های نقاشی دیدن کند و زبان زنده غیرفارسی هم یاد بگیرد، ضرر نمی‌کند. اما در اجرای «بذله‌پوشی» بددهنی و متلک‌پرانی‌های کینه‌توزانه جایگاهی ندارد. نباید اشخاص و قومیت‌ها مورد تمسخر و توهین قرار گیرند. اگر از لهجه‌ها استفاده می‌کند نباید در روند تخریب باشد. او باید انسان و مردم سرزمینش را دوست داشته باشد؛ به‌ویژه به هواداران و مخاطبان خود باید عشق بورزد.

‌ دلیل پرمخاطب‌بودن استندآپ کمدی یا به قول شما، "بذله‌پوشی" چیست؟

به‌طورکلی، وقتی از کاری استقبال می‌شود یعنی اساس کار درست است و ارتباط درست برقرار شده و نشان‌دهنده این است که بذله‌پوش کارش را به‌درستی انجام داده و این مهم است که بذله‌پوش با چه کسانی هم در ارتباط است، علاوه بر مسائل ظاهری، خنده، تکه‌پرانی و حاضرجوابی‌ای که ابزار اصلی بذله‌پوش به حساب می‌آید، نکته‌ای اساسی هم این بین وجود دارد و آن نقد است؛ نقد اجتماعی و تاریخی‌ای که مردم هم با آن ارتباط خوبی دارند و به‌شدت از آن خوششان می‌آید به شرطی که نقد سالم باشد و به معنی واقعی یعنی سبک‌وسنگین‌کردن و نه ویران‌کردن. اکثر نقدهای ما درست و بجا نبوده و بیشتر باعث دشمنی شده، باید یاد بگیریم با نقد همدیگر را تکمیل کنیم، زیرا نقد، فرهنگ و تاریخ تمدن را ماندگار می‌کند. بذله‌پوش به‌عنوان وظیفه اجتماعی خود نقد می‌کند و مردم هم آن را خوب بررسی می‌کنند. در گذشته بذله‌پوشی با حضور در مجالس شادی و جشن‌های خصوصی انجام می‌گرفت و زمانی که عمومیت پیدا کرد، افراد مؤثر و پرتوانی در این عرصه وارد شدند؛ ازجمله زنده‌یادان منوچهر نوذری و علی تابش.

همچنین می‌توان از برادران طلایی، برادران تقدسی و سیدکریم یاد کرد. مرتضی احمدی، مجید محسنی و حمید قنبری هم در گذشته خدمات شایانی در این عرصه داشتند. درحال‌حاضر افرادی مانند حمید ماهی‌صفت، حسن ریوندی و امیر کربلایی‌زاده این هنر را با علاقه دنبال می‌کنند.

و نکته پایانی؟

در همه کمدی‌ها، فکاهیات و لطیفه‌ها بررسی تضادها باید به‌خوبی مورد استفاده قرار گیرد. اساس تضاد بر آنچه هست، نیست و آنچه نیست ولی می‌نمایاند! و بذله‌پوش باید در همه دوران‌ها حرف تازه‌ای داشته باشد و کاری جدید ارائه دهد و نباید از کسی تقلید کند و بر خلاقیت خویشتن ‌خویش تکیه زند. باید از هوشی سرشار برخوردار باشد که بتواند به کمک بداهه‌گویی، اثر‌گذاری خاص خود را به دست آورد. همه اینها به‌سختی حاصل می‌شود به‌همین‌دلیل تکرار می‌کنم این کار از کارگردانی، بازیگری و نویسندگی سخت‌تر است.
کد مطلب: 5839