محمدعلی شامانی؛
بچه‌ها فهیم‌ترین مخاطبان زمانه‌ی ما هستند
دکتر محمدعلی شامانی معتقد است که داستان‌ها و قصه‌هایی که این روزها برای کودکان و نوجوانان روایت می‌شود نیازمند بازنگری در ماهیت و محتواست.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۲
 
بچه‌ها فهیم‌ترین مخاطبان زمانه‌ی ما هستند
 
دکتر محمدعلی شامانی معتقد است که داستان‌ها و قصه‌هایی که این روزها برای کودکان و نوجوانان روایت می‌شود نیازمند بازنگری در ماهیت و محتواست.

به‌ گزارش تحریرنو از اداره‌ کل روابط‌ عمومی و امور ‌بین‌الملل کانون، روز ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ نشستی با عنوان "کارکردهای روان‌شناختی قصه‌گویی" در حاشیه‌ی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

در این نشست مشاور عالی مدیرعامل کانون عنوان کرد که "قصه" فرصت گفت‌وگوست و نه موعظه؛ اما ادبیات کودک و نوجوان ایران وارد مرحله‌ای شده است که می‌توان از آن با عنوان "موعظه‌تراپی" یاد کرد.

محمدعلی شامانی نشست "کارکردهای روان‌شناختی قصه‌گویی" را این‌طور آغاز کرد: امروز قصه‌های کودکان خاکستری شده است چون از جنس زندگی نیست. قصه‌ی خاکستری،‌ مادر و مربی را هم خاکستری می‌کند و رنگی به زندگی نمی‌پاشد. آغاز این اتفاق را می‌توان در انیمیشن‌های دهه‌ی ۶۰ جست‌وجو کرد. در زمان جنگ در انیمیشن‌ها و فیلم‌ها هم شاهد جنگ و گم ‌شده‌ها بودیم. کسی نمی‌پرسد که حال بچه‌ها را چه چیزی خراب کرد؟ حالا ما با جوانانی روبرو هستیم که ریشه‌ی رفتارهای آن‌ها تابع داستان‌ها و برنامه‌هایی است که دیده‌اند. و کسی در جست‌وجوی تاثیرهای آن ادبیات نیست. و ما هنوز نیاموخته‌ایم در یک شرایط، صورت‌های دیگری را ارایه بدهیم.

او بازنگری در نظام تربیتی هر کشور را یک واقعیت خواند و عدم توجه به آن را مسبب رخ دادن اشتباهات فراوان دانست: هر نظامی که در آن بازنگری رخ ندهد با شکست مواجه می شود. ما باید فهم خود را از کودک امروز بازخوانی کنیم. وقتی تعریف ما عوض شود نوع نگاه و دریافت ما نیز تغییر می‌کند. حتی یافته‌های پژوهشی نیز پس از آن ممکن است دستخوش تغییرات شوند و استنادها تغییر کنند.

شامانی عنوان کرد که متن‌های ادبی ما از زندگی فاصله گرفته‌اند و نگاه دانای کل و نادان فرض کردن بچه‌ها در این روزگار کاملاً مشهود است: باید بدانیم که بچه‌ها فهیم‌ترین مخاطبان زمانه ما هستند و ما با پنداشت غلط به سراغ آن‌ها می‌رویم. متاسفانه مربیان ما هم حاضر به قبول این نکته نیستند و تا مادامی که این نگاه وجود دارد، ایستایی سبب می‌شود از دنیای کودک دور شویم.

وقتی باور ما عمیق شود نوشته‌ی ما نیز تغییر می‌کند. شامانی سخنان خود را این‌طور ادامه داد و گفت: مادامی که ما نتوانیم زندگی را در کتاب ترسیم و توصیف کنیم نمی‌توانیم با بچه‌ها حرف بزنیم. نمی‌شود تجربه‌ی نزیسته را توصیف کرد و راه نرفته را آموخت و بعد به سراغ متن‌های سنگین و فلسفی رفت. فلسفه در دل زندگی عادی ما شکل می‌گیرد. در متن زندگی است که چالش‌ها روایت می‌شوند.

او ادامه داد: تا مادامی‌که ما در منطقه‌ی امن خود می‌ایستیم و قدمی برنمی‌داریم کمتر فکر خواهیم کرد و بنابر این نمی‌توانیم مطلبی را به افراد منتقل کنیم. در این مقطع است که شروع می‌کنیم به موعظه. اما قصه فرصت گفت‌وگوست و نه موعظه. ولی نگاه ما این است که موعظه کنیم و موعظه‌تراپی وارد ادبیات کودک شده است.

شامانی تعاریف ساختاری و کلاسیک ادبیات را در مبحث ادبیات کودک و نوجوان کاربردی ندانست و خواستار تغییر در این شیوه‌ی نگرش شد. او گفت: متاسفانه ما سعی می‌کنیم مساله‌ی آموزش و سیستم مدرسه را به خانه هم بدهیم و به این شیوه خلاقیت را در کودک می‌کشیم و فراموش می‌کنیم که یک نویسنده باید با دنیای کودکی آَشنا باشد.

وی افزود یک نویسنده نیازمند دانستن چند موضوع است. او باید با دنیای کودکی آشنا باشد. به فهم در مورد دوره‌ی کودکی رسیده باشد و شناخت روان‌شناسانه نسبت به این دوره داشته باشد: اگر بتوانیم به دنیای او نزدیک شویم. حال ادبیات خوب می‌شود و اگر حال ادبیات خوب شود حال زندگی هم خوب خواهد شد. اما متاسفانه ما داستان را وسیله‌ی ارتزاق قرار داده‌ایم اما باید. داستان بنویسیم تا حال خودمان خوب شود.

نوزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز ۲۷ بهمن در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کار خود را شروع کرد.
کد مطلب: 10304